پس از توهین به شعور مخاطب، این بار نوبت به خود مخاطبین رسیده! - قیدار شهر جد پیامبراسلام
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وب

لینک دوستان
جستجوی وب
برچسب‌ها وب

پس از توهین به شعور مخاطب، این بار نوبت به خود مخاطبین رسیده!

«فرناز رهنما» در گفت‌وگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس دربار? موضوع اقتباس و حواشی آن در سریال «هفت سنگ» توضیح داد: در این مورد حتی یک نفر به من گفت من شنیده ام این سریال تا حدی کپی است که ما در بخشی می گوییم خوبه، اول هفته دوشنبه می بینمت. وی در پایان گفت: دوست دارم که زمان این را ثابت کند که ما قربانی ارتقاء سطح سلیقه جامعه شدیم.

ذرّه بین فرهنگ و هنر بولتن نیوز

ما نیز دلمان خون است، شاعر!

ایسنا: هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سایه) در واکنش به کشتار کودکان فلسطینی در غزه گفت: دلم خون است. این شاعر پیشکسوت در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در پی کشتار فلسطینی‌ها در نوار غزه و فجایعی که این روزها توسط رژیم صهیونیستی رقم می‌خورد، گفت: این روزها با دیدن این تصاویرِ سیاه دلم خون است و گفتن از این خون‌ریزی‌ها هم دردی دوا نمی‌کند. در این خون‌ریزی یک طرف زور می‌گوید و طرف دیگر دستش خالی است و دنیا با بی‌تفاوتی کامل چشم بر آن بسته است. ابتهاج که اهل مصاحبه با رسانه‌ها نیست در ادامه این گفت‌وگوی کوتاه اظهار کرد: به طور کلی همه دنیا این‌طور شده است و سر هر قضیه‌ای که اتفاق می‌افتد به همین طریق بی‌تفاوت است. سیاست‌مدارانِ دنیا هم که تابع شرکت‌های ملی و تجاری خودشان هستند و به همین خاطر دست از این جنایت‌ها برنمی‌دارند. این شاعر و ترانه‌سرای پیشکسوت همچنین گفت: وقتی دنیا برای هر اتفاقی ذوق می‌کند باید هم حالا این‌گونه بشود. اصلا در طول تاریخ هرگاه بشریت می‌خواسته کاری انجام دهد سودجویان نگذاشته‌اند.

پس از توهین به شعور مخاطب، این بار نوبت به خود مخاطبین رسیده!

ذرّه بین فرهنگی: با شدت گرفتن هر روز? جنایات پست رژیم غاصب صهیونیستی در نوار غزّه، واکنش های هنرمندان و اهالی فرهنگ و هنر کشورمان نیز نسبت به این جنایات شدت گرفته است. با این حال عده ای همچنان برخی هنرمندان را متهم به انفعال سیاسی و اجتماعی نموده و معتقدند، وظیف? هنرمندان در چنین شرایطی فراتر از ابراز انزجار و محکوم نمودن است. این عده معتقدند، هنرمندان باید در این شرایط وارد میدان شده و با به تصویر کشیدن این جنایات پست، سهم خود را ادا کنند. با این حال گفته های ابتهاج، این پیرمرد ادب فارسی، شاید همانی است که قرار بود انجام دهد. شاعری که حال با بیان احساسش، لااقل حرف دل بسیاری از انسان ها را می زند. آن چیزی که قرار بود به عنوان یک شاعر انجام دهد.

 

پس از توهین به شعور مخاطب، این بار نوبت به خود مخاطبین رسیده!

فارس: «فرناز رهنما» در گفت‌وگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس دربار? موضوع اقتباس و حواشی آن در سریال «هفت سنگ» توضیح داد: در این مورد حتی یک نفر به من گفت من شنیده ام این سریال تا حدی کپی است که ما در بخشی می گوییم خوبه، اول هفته دوشنبه می بینمت. 70 نفر هم آنجا هستند و کسی متوجه این موضوع نشده و ما شنبه و دوشنبه را با هم اشتباه گرفته‌ایم. وی در پایان گفت: دوست دارم که زمان این را ثابت کند که ما قربانی ارتقاء سطح سلیقه جامعه شدیم.

پس از توهین به شعور مخاطب، این بار نوبت به خود مخاطبین رسیده!

ذرّه بین فرهنگی: با آغاز ماه مبارک رمضان و پخش نخستین قسمت های سریال «هفت سنگ» موجی از اتهامات نیز علیه این سریال مناسبتی آغاز شد. ماجرا به کپی برداری این سریال از سریال امریکایی «خانواد? مدرن» بازمی گشت. با این حال شاید نکت? مهمی که در این مدت کمتر به آن اشاره شد، این بود که عزیزان منتقد (والبته دیگرانی که به هر طریقی رسانه ای در اختیار داشتند) بی توجه به شرایط کار و بعضاً صرفاً برای آن که «هفت سنگ» یارای دفاع از خود نداشت، به این سریال تاختند و بر جسم بی جانش لگدی دیگر نثار نمودند. با این حال آنچه در این خصوص غیرقابل انکار بود، این بود که فارغ از بحث کپی بودن، «هفت سنگ» سریالی بسیار ضعیف نیز بود. نکته ای که شاید لابه لای انتقادات مربوط به کپی بودن آن پوشانده ماند. بماند که برخی از نزدیکان به این سریال و عوامل تولید کنند? آن به غلط بحث از اقتباس ادبی و هنری را بی دلیل وارد صحبت هایشان می کردند. درحالی که معنای اقتباس در این مباحث خلط شده بود.

پس از توهین به شعور مخاطب، این بار نوبت به خود مخاطبین رسیده!

روز گذشته در حالی که این سریال هم همچون ماه مبارک رمضان، آخرین قسمت ها(لحظات) خود را پشت سر می گذارد، بهنام تشکر در گفت و گو با ایسنا بلاخره سکوتش را شکست و حال امروز نوبت به پارتنر او در این سرایل یعنی خانم فرناز رهنما شده است. باید بگوییم ای کاش این دوستان، همچنان سکوتشان را حفظ می کردند تا افتضاحی که به بار آورده اند کم کم فراموش شود. نکت? تکراری ای که یادآوری آن به این دو دوست واجب است این است که فرافکنی چار? پوشاندن مشکلات و ضعف ها نیست. این که بعد از توهین به شعور مخاطب با سریال کپی شده و البته ضعیف «هفت سنگ» حال به خود او نیز با مصاحبه ها و گفت و گوهای رسانه ای توهین کنیم، تنها مشکلات را بیشتر می کند.

ساخت پاساژ بر گرد? حمام وکیل

ایسنا: حمام وکیل اردبیل گذشته و سرنوشت ناگواری دارد؛ البته نه به‌خاطر اتفاق‌ها و تاریخی که در آنجا گذشته، بلکه به‌خاطر روند تخریب و تبدیل آن به پاساژ. احد ضیاییان، که یکی از مالکان حمام وکیل است، درباره‌ی وضعیت مالکیت این بنای تاریخی توضیح داد: حدود سال‌های 1390 و 1391 با مجوز اداره‌ی میراث فرهنگی قرار شد، اطراف حمام وکیل تخریب و به مغازه تبدیل شود. درحالی که این کار قانونی نبود و نمی‌بایست اثر صفوی را برای ساخت مغازه از بین برد. در مرحله‌ی نخست تخریب، بخش‌هایی از بنا از بین رفت، اما به‌دلیل اطلاع‌رسانی رسانه‌ها، کارها متوقف شد. او در ادامه اظهار کرد: آن زمان، بهروز ندایی، مدیر اداره‌ی میراث فرهنگی اردبیل بود و بعد از این‌که مجوز تخریب حمام وکیل را داد، از سمتش برداشته شد. او بعدها و در دوران حضور مسعود علویان‌صدر در رأس معاونت میراث فرهنگی کل کشور، به سازمان مرکزی رفت و مدیر دفتر امور پایگاه‌های جهانی میراث فرهنگی شد. پس از ندایی، فردی را از زنجان به اردبیل آوردند که او نیز تفکراتی نزدیک به مدیر قبلی داشت. در دوران مدیریت او، مرحله‌ی دوم تخریب حمام وکیل آغاز شد و به نتیجه هم رسید. ضیاییان درباره‌ی مرحله‌ی دوم تخریب حمام وکیل، گفت: در دور دوم، ابتدا بخش خلوتی از حمام را از بین بردند و بعد به بهانه‌ی جمع کردن زباله، ماشین‌های سنگین را به محوطه‌ی حمام وکیل آوردند، حتی تلاش کردند پی حمام را با ریختن آب، سست کنند؛ اما چون این بنا بسیار مستحکم بود، کاری از پیش نبردند. سرانجام نیز مجبور شدند در تعطیلات نوروز، با استفاده از خلوتی منطقه، در نیمه‌شب با لودر ساختمان را تخریب کنند. او با بیان این‌که پس از نابودی حمام وکیل، ابتدا گفتند باد بنا را تخریب کرده، ولی دیدند بهانه‌ی خنده‌داری است، به همین دلیل، برداشتن تیرآهن را عامل تخریب دانستند، اظهار کرد: با این وجود، بخشی از هشتی حمام همچنان باقی مانده بود که برای پنهان کردن آن بخش، به سرعت شروع به ساخت‌وساز کردند؛ آن‌ها از یک طرف، پی می‌کندند و بتون می‌ریختند و از طرف دیگر، حمام را از بین می‌بردند.

پس از توهین به شعور مخاطب، این بار نوبت به خود مخاطبین رسیده!

ذرّه فرهنگی: سرنوشت تلخ و دردناک آثار باستانی و میراث فرهنگی در دوران سال های اخیر، سریالی است که گویا تمامی ندارد و هر روز برگی دیگر از خدمات مهرورزان? مسئولین وقت سازمان میراث رو می شود و جالب این جاست که اینها در کنار آمار بالای جابه جایی و مفقودشدن آثار ارزشمند و گرانقیمت، هیچ نیست. درحقیقت آن بخش از ضررهایی که بر اثر ندانم کاری و سهل انگاری به فرهنگ کشورمان وارد آمده درکنار آن قسمتی که به دلیل بدطینتی و ناپاکی بر میراث فرهنگی مان رفته، عددی ناچیز است. شنیده ها و البته مستنداتی فراوانی در سازمان میراث فرهنگی مبنی بر اقدامات نابه جا و رفتار ناپاک مسئولان میراث فرهنگی که در سای? جریان انحرافی به پست هایی رسیده بودند، موجود است که بی شک اینجا فرصتی برای بیان شان نیست. به هر تفسیر، از نگاه افراد آشنا به حوزه‌ی میراث فرهنگی، تخریب شدن پاساژ ساخته‌شده به‌جای حمام تاریخی وکیل در اردبیل، آرزویی دست‌نیافتنی به‌نظر می‌رسد، بخصوص با یادآوری تجربه‌ای مانند تعدیل برج جهان‌نما که کوتاه کردن دو طبقه از برجی تجاری که حریم منظری میدان نقش جهان و کلا، جایگاه این اثر تاریخی را در فهرست یونسکو به خطر انداخته بود، سال‌ها طول کشید و ده‌ها بهانه برای تعدیل نشدن برج جهان‌نما مطرح شد؛ اما به هر حال، خواستن امر محال که محال نیست.

چه می کنه این پژمان جمشیدی؟!!

مهر: خوانندگی تیتراژ «نبش جنت‌آباد»، ویژه‌برنامه عید فطر شبکه سه به محمدرضا هدایتی و پژمان جمشیدی رسید. محمدرضا هدایتی که پیش از این دو آلبوم موسیقی منتشر کرده و به زودی اولین کنسرت خود را در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران برگزار خواهدکرد به صورت مشترک و همراه با پژمان جمشیدی تیتراژ ابتدایی ویژه برنامه عید فطر شبکه سه را اجرا خواهد کرد. ترانه این کار را یاحا کاشانی سروده و کوشان حداد تنظیم آن را برعهده دارد. «نبش جنت‌آباد» عنوان ویژه برنامه عید فطر شبکه سه سیماست که از دوشنبه 6 مرداد تا پنجشنه 9 مرداد هر شب به صورت زنده از شبکه سه سیما پخش خواهد شد و علی ضیاء تهیه کننده و مجری این برنامه است. در این برنامه قرار است، چهره های مختلف هنری، ورزشی و اجتماعی با حضور در «نبش جنب آباد» به گپ و گفت با مجری برنامه خواهند پرداخت.

پس از توهین به شعور مخاطب، این بار نوبت به خود مخاطبین رسیده!

ذرّه بین فرهنگی: به راستی جای عادل فردوسی پور در این متن خالی است تا به آن لحن دلنشین و دوست داشتنی اش پایان این ذرّه بین فرهنگی را "گزارش کند": چه می کنه این پژمان جمشیدی؟!! پژمان جمشیدی که بعد از خداحافظی فوتبال برخلاف دیگر همکارانش که یا کم کم فراموش می شوند(بدشانس ها) یا وارد دنیای مربی گری فوتبال می شوند (خیلی خیلی خوش شانس ها) وارد دنیای هنرپیشگی شد، کارش را به ساده ترین نوع بازیگری، یعنی بازیگری در سریال تلویزیونی آغاز کرد و به یکباره به سرغ سخت ترین شیو? بازیگری یعنی بازیگری تئاتر رفت که عده ای آن را پس از کارگری معدن سخت ترین کار جهان می دانند. اما این پایان ریسک های جمشیدی نبود. پس از بازی در یکی دو تئاتر و اجرای نمایشنامه خوانی، پژمان خان که درحال بررسی پیشنهادات سینمایی اش بود، راهی برزیل شد و اینبار نه به عنوان یک فوتبالیست که به عنوان هنرمندی تمام عیار با تیم هنرمندان، در کنار تیم ملی فوتبال کشورمان قرار بگیرد و حالا بلاخره اخبار عجیب غریب دربار? او تکمیل شده است. این بار جمشیدی وارد دنیای موسیقی شده و قصد دارد خود را در این شاخ? هنری بیازماید. به راستی "چه می کنه این پژمان جمشیدی؟!!"

 




تاریخ : چهارشنبه 93/5/1 | 10:48 عصر | نویسنده : یدالله نجفی | نظر


  • paper | قالب وبلاگ | فال حافظ
  • خرید لینک دائمی | ایران موزه