شهید مظفر ذوالقدر - قیدار شهر جد پیامبراسلام
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وب

لینک دوستان
جستجوی وب
برچسب‌ها وب

فداییان اسلامشهید مظفر علی ذوالقدر از پدر مادر روستائی واز طبقه زحمت کش وساده زیست امااعتقادی و کشاورز دریکی از خانه های خشتی  کرسف از توابع شهرستان خدابنده دیده به جهان گشود . دوران حساس کودکی ونوجوانی خود شاهد زحمات بی شائبه پدری مهربان وکشاورز خودبود که همواره دست رنجش نصیب اربابان ظالم یعنی فئودالهای آن زمان می شد و به این صورت طعم تلخ ارباب زد گی را چشید . با این خاطرات تلخ هر روز قد می کشید و بزرگتر می شد اما محیط روستا نمی توانست روح بزرگش را در خود جای دهد به این خاطر بارسفر بست و خود را به پایتخت رسانید این بزرگ مرد عدالت خواه ومسلمان کارهای ساده کارگری وبنائی وشاگردی نانوائی را پیشه کرد ولی ا ز مسائل عمومی کشور غافل نبود .بعد از مدت زمان اندک اقامتش در تهران به آبادان سفر میکند در حین سفر ضمن در گیری با مشروب فروشان آبادان که چرا در کشور اسلامی اقدام به فروش مشروب می کنید با یکی از یاران فدائیان اسلام به نام مهندس نیکو آشنا شده وتوسط او به نواب صفوی معرفی میگردد از آنجا که شهید نواب صفوی در چهره وبینش مظفر صفا وسادگی وبصیرت و آگاهی را میبیند.

  اورا به عنوان یکی از اعضای فدائیان اسلام میپذیرد مظفر ذوا لقدر در راه رسیدن فدائیان اسلام به هدف متعالی خود مشقات زیادی متحمل میشود تا انجا که ضمن مسافرت به کویت و کارگری در آنجا از لحاظ مالی فدائیان اسلام را یاری میدهد واین همکاری همچنان ادامه داشت تا زمانی که هنگامه پای مردی این مرد رشید فرا رسید واو آماده برای انجام ترور حسین اعلا شد به گفته دکتر عبد خدائی تنها باز مانده فدائیان اسلام  آنروز مظفر غسل شهادت کرد وکفن پوشید وبه محل قرار رفت وضمن انجام ترور تپانچه او عمل نکرد وترور ناقص مانده واو توسط دژ خیمان طا غوت دستگیر وبعد از مدتی به همراه مراد خود یعنی شهید نواب صفوی و چند تن دیگر از یاران رشیدش به درجه رفیع شهادت نائل  آمد روحشان شاد وراهشان پر رهرو باد .



تاریخ : دوشنبه 92/12/26 | 8:41 عصر | نویسنده : یدالله نجفی | نظر


  • paper | قالب وبلاگ | فال حافظ
  • خرید لینک دائمی | ایران موزه