
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برنامه «راز» شب گذشته، 19 تیرماه با موضوع «بحران هویت و معماری معاصر» با حضور بهمن ادیبزاده، دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی و امیرمحمد خانی رئیس بنیاد معماری انقلاب روی آنتن رفت.
بهمن ادیبزاده، دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی در ابتدای صحبتهای خود در خصوص معماری و نقش رسانه گفت: رسانه در دنیا دانشگاه اصلی است. با استفاده از فیلمها و سریالها، رسانه میتواند نقش اصلی آموزشی و الگویی برای سبک زندگی داشته باشد. باید تبلیغات ما درباره معماری ایرانی صحیح باشد. نباید قوسهای هندی و عربی را در معماری به کار ببریم، این خلاف عادت است.
ادیبزاده افزود: بیمهری بزرگی نسبت به معماری صورت گرفته است. آن چیزی که بیشتر در کلان شهرها میبینیم ساختمان سازی است؛ معماری غنی و اصیل ایرانی نیست. ساختمان سازی در کشور ما تابع اقتصاد بازار است که رقیب نفت و تولیدات نفتی است. وقتی معماری به سمت ساختمان سازی برود، با یک کالبد خالی روبرو میشویم که به قصد سرمایه و ارزش افزوده حرکت میکند. بنابراین میبینید ساختمان سازی عاری از فرهنگ میشود. وقتی ساختمان بلندمرتبه کنار یک ساختمان کوتاه قرار میگیرد، نشان دهنده نبود عدالت اجتماعی است. اگر قرار باشد طبق ضوابط تمام خیابان 5 طبقه بسازند، همه باید این طور بسازند که نه از لحاظ زیبایی و نه از لحاظ اعتدال صحیح نیست. این کار باعث ناآرامی ما میشود. اما معماری ایرانی و اسلامی در تمامی مراحل به دنبال تأمین آرامش و آسایش مردم است.
وی اضافه کرد: در ایران نقد معماری صورت میگیرد اما به این علت که معماران عادت ندارند این نقدها را مطرح کنند، پنهان باقی میماند. در مجلات ما معماری نقد میشود اما تأثیرگذاری آن دیده نمیشود. حتما این نقدها باید به صورت شفاف و آشکار باشد وگرنه بیتأثیر میماند.
دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی با اشاره به داستان خلقت آدم گفت: رسالت حضرت آدم بعد از هبوط روی زمین، عمران و آبادانی آن است. چیزی بزرگتر از معماری و شهرسازی در مکتب معماری ایرانی-اسلامی است. این نوع معماری سبک نیست و به همین دلیل مقابل سبک یونانی و مدرن معماری قرار نمیگیرد بلکه یک مکتب است چون پیوند این نوع معماری آسمانی است. معماری ایرانی- اسلامی معتقد است که باید سرزمین را آباد کنیم و باید جزء نگر باشیم تا کلیت یک سرزمین آباد شود. بنابراین معماری و معمار به یک نقطه قدسی متکی هستند.
وی افزود: گنبدهایی مثل سلطانیه زنجان که با نیت نزدیکی به خدا ساخته شده، پایدار هستند. معماران این سرزمین با این راز آشنا هستند. در ساختمانهای باشکوه معماری نام معماران پای ساختمانها نیست چون اثر معماری را هدیه و پیشکشی به خدا میدانستند و معتقد بودند عملی است که باید تا ابد بماند. اینوع معماری نوعی معماری معادی بود تا دنیوی. مشکل معماری ما جزء نگری یا بخشی نگاه کردن است. معماری هیچگاه نباید اجازه دهد که کرامت انسان خدشه دار شود.
ادیبزاده با طرح این موضوع که چه طور این معماری امروز با وجود هجمهها پایدار مانده است، عنوان کرد: ریشههای معماری ایرانی-اسلامی تا 8 هزار سال قبل داخل زمین است. دوست دارم با نسل جوان صحبت کنم که وقتی به تاریخ سرزمین خود باز میگردید، میبینید که در فرهنگ ایرانی در محلهایی مثل تپه زاغه قزوین، معماری مجتمعهای مسکونی دارای دیوارهای دو جداره است. نحوه اقلیمی و جهت گیری این ساختمانها طوری بوده است که پشت مجتمع رو به بادهای سرد و قسمت جلوی آن رو به بادهای خشک بود.
وی افزود: در گودی تپه اگر فقط سکونت بوده، تجارت هم به آن اضافه میشود و در آنجا مُهر تاجران ایرانی دیده میشد. وقتی به حسنلو و جنوب دریاچه نزدیک میشویم هم معماری ستون دار فرهنگی میبینیم. در تخت سلیمان طبیعت در کنار سکونتگاه قرار میگیرد و در فیروزآباد فارس سکونت، دیانت و حکومت کنار هم قرار میگیرد. با ورود اسلام تمام ویژگیهای خوب معماری جذب شده و جهت دار به سمت توحید، عدالت و پیام آوری میشود.
دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی درخصوص معماری منحصربه فرد در شهرهای کویری توضیح داد: معماری در شهرهای کویری انرژی هم میآفریند. بادگیرهای شهر یزد باعث شده که هزینه برق در شهر یزد کاهش پیدا کند و سیمای این شهر به گونهای است که تنها بناهای فرهنگی، عام المنفعه و مقدس بلندمرتبه هستند. واحدهای مسکونی در گذشته به تمام حقوق فطری انسان احترام میگذاشت؛ یعنی اگر خدا گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن داده است، حتما باید خانه طوری ساخته شود که بتواند از این نعمتهای خدادادی بهرهمند شود. در دیدگاه مکتب ایرانی-اسلامی تحقق خود و رسیدن به کمال دست خود انسان هاست. معماری ایرانی با استفاده از طبیعت و آرامش طبیعی بستر را برای رشد، تفکر و حکمت فراهم میکرد. خانهها رنگ آمیزی داشت اما الان کمتر رعایت میشود. معماری قدیم طهارت و پاکیزگی، ایجاد ارتباط، معاشرت و قانونمداری را به شهروندان آموزش میداد.
ادیبزاده درباره آسیب معماری امروز افزود: در مقیاس شهر امروزی طبیعت وجود ندارد و طوری نیست که انسانها احساس هویت در آن داشته باشند. وقتی فضایی برای تنهایی و تفکر نباشد، پرخاشگری و عصیان در جامعه حاکم میشود.
وی در پایان گفت: به نظرم وزارت راه و شهرسازی باید پژوهشهای بنیادی معماری اسلامی و ایرانی را جدی بگیرد. انتظار نداریم مسئولان مدینه فاضله طراحی کنند. پیشنهادمان این است که به چهار قطب معماری مأموریتهایی سپرده شود و بعد از چندسال نتیجه و محصول آن را بگیرند. ما دو میلیون واحد مسکونی ساختیم که باید نقاط ضعف و قوت آنها بررسی شود تا دوباره این اشتباهات تکرار نشود. نسل جوان باید معماری را زندگی و زندگی را معماری بدانند. معماری آیینه تمام نمای تمدن یک کشور است. پیام صلح از طریق معماری قابلیت انتقال به جهانیان را دارد. معماری یک رسول، کارت شناسایی و هویت است. از معماران میخواهم تسلیم مد روز نشوند و ملی فکر کنند و معماری را عمل صالح بدانند.
نادر طالبزاده عنوان کرد: معماری خیابان نواب یکپارچه شده است اما میزان تأثیرگزاری و موفقیت آن مشخص نیست و ظاهرا از آن حالت اولیه خارج شده است. مثلا در شهر قم طرح حرم تا حرم در حال انجام است اما هیچ کس نقدی نسبت به آن مطرح نکرده و سوال نشده که چه اتفاقی میخواهد به وقوع بپیوندد و طراح و معمار چه کسی است و تا چه اندازه معماران مسلمان در آن دخالت دارند.
مأموریت معمار رساندن انسان به حیات طیبه است
در ادامه امیر محمدخانی، رئیس بنیاد معماری انقلاب درباره معماری گفت: حقی برای مردم در معماری وجود دارد که به آن حق حیات در معماری گفته میشود. مردم باید از حقوق خودشان در حوزه معماری آگاه باشند و بدانند معماری چه تأثیری در اتفاقات زندگیشان به وجود میآورد و چه طور میتواند در تعیین سرنوشت آنها موثر باشد. مردم حق دارند بدانند معماری یک نوع فانتزی زیباییشناسانه است و اینکه به طور مستقیم وارد حیاتشان میشود. بنابراین معماری میتواند جامعه را دچار بحران و یا اینکه به خوشبختی نزدیک کند. این حق مردم است که بدانند و مطلع باشند. در این 100 سال سعی شده که مردم حق خودشان را ندانند و این فقدان آگاهی باعث میشود عدهای از ناآگاهی مردم سوء استفاده کنند. وظیفه رسانه آگاهی بخشی در خصوص معماری است.
نادر طالبزاده با بیان اینکه طی 35 سال گذشته الگوی واحدی برای معماری ارائه نکردیم خاطرنشان کرد: مشخص نیست معماری در کدام بخش از جامعه و موضوعات اجتماعی ما قرار میگیرد. این برای مردم جذاب است چون با محیط زندگی و معماری خودشان روبرو هستند. هیچ کس معماری را نقد نکرده که مثلا چرا همه آشپزخانهها باید اوپن باشد و معماریها یکدست نیست. ما چقدر فضای پیاده رو برای مردم داریم؟ باید توجه ویژهای نسبت به معماری صورت گیرد.
محمد خانی پاسخ داد: نقد مبنا و مبانی خود را دارد و احتیاج به الگویی دارد که فاصله اثر ساخته شده را نسبت به الگو ارزیابی کنیم. متأسفانه در کشور ما بسیار رایج است که هنگام انتخاب مبانی از الگوهای وارداتی استفاده میکنیم. از این زاویه اساس غالب نقدهای ما بر مبنای اصول وارداتی است. این نشان میدهد ما سعی میکنیم در رینگ مسابقه غرب بازی و خودمان را با آنها مقایسه کنیم تا اینکه اطلاعاتی در این خصوص استخراج کنیم. ما این مبانی را در خفا وارد کردیم اما معماری ما یک مکتب کامل است و نیاز به رقابت با بخشهای دیگر ندارد. باید گذشته خود را صحیح بشناسیم.
محمدخانی افزود: وقتی به گذشته برمیگردیم بیشتر با فرم مواجه میشویم و حیطه هنرهای تجسمی ما هم به همین صورت است؛ یعنی اگر از مردم بپرسید که چه موضوعی از معماری گذشته توجه شما را جلب میکند، پاسخ میدهند کاشی کاریها و مقرنسها و تزئینات مورد توجه ما است. معمولا روی اشکال و ساختارها تأکید میشود اما جامعه ما نباید از گذشته تنها فرم معماری را بشناسد.
رئیس بنیاد معماری انقلاب در خصوص آثار معماری گذشته بیان کرد: ما گنبد سلطانیه زنجان که نزدیک به 53 متر ارتفاع دارد را داریم. این گنبد در زمان خود بزرگترین مساحت زیربنای یک گنبد را داشته و سومین گنبد باستانی جهان است. این شهر روی گسلی از زلزله است که هر 100 سال یک زلزله در آن به وجود میآید. ما یکی از این زلزلهها را دیدیم که زلزله رودبار و منجیل بود. این زلزلهها از زیر این گنبد گذر کرده است.حداقل حدود 6 زلزله در تاریخ آمده که منطقه را با خاک یکسان کرده است ولی این بنا پابرجاست. جالب اینکه پی این ساختمان به اندازه ساختمانهای معمولی ماست. این سوال ایجاد میشود که چطور این زلزلهها تخریب ایجاد نکرده است. ما علت فیزیکی برای این پدیدهها نداریم. در این بنا یک فضا به نام تربت خانه داریم که بعدها به آن ملحق شده است.
محمدخانی ادامه داد: معمولا خانههایی که انسانها چندسال در آن زندگی نمیکنند، حالت مخروبه پیدا میکند، شیشههای آن میشکند. جالب اینکه شدت گرمایش و سرمایش فضای بیرون با داخل چندان تفاوتی ندارد. بنابراین چیزی در این میان وجود دارد که بالاتر از فیزیک است و بر پیوند مولکولی اجزای یک ساختمان تأثیرگذار است. فکر میکنم بزرگی معماری ما کوچکتر از معمار ماست و معماران ما بزرگ بودند.
وی با اشاره به شروع کار گذشتگان با فتوت نامه اذعان کرد: فتوت نامه یک مرام نامه بوده است که هرکس بخواهد وارد یک شغل شود، به آن عمل میکرد. اصل فتوت نامه بنایان ایثار، وفا، صداقت، تواضع، نصیحت و هدایت است. بنایی در فتوت نامه بنایان به نتیجه میرسد که در آن رضای خدا در نظر گرفته شود.حیا یکی از پرکاربردترین خصلتهای بناهاست. واقعیت این است که معماری کردن در گذشته گونهای از عبادت خداوند به حساب میآمد. آیا معمار ما امروز این گونه است و معماری خود را برای رضایت خدا انجام میدهد؟ آیا در مناقصات خود غیر از قیمت به موضوع دیگری فکر میکنیم؟ ما با هدف تجارت و سود برای مردم خانه میسازیم و انتظار داریم زندگی مردم در این خانهها متحول شود. ما حق داریم جایی زندگی کنیم که معمار آن ادبی داشته باشد و فتوتی برای خود قائل شود.
رئیس بنیاد معماری انقلاب یادآور شد: آیا در رویکرد آموزشی ما پرورش به عنوان رکن اصلی وجود دارد؟ ما در دانشکدههای معماری به این موضوع کمتر میپردازیم. متأسفانه نظامی که برای آینده و زندگی ما برنامه ریزی میکند دور از امثال فتوت نامه هاست. فکر میکنم تا زمانی که به تهذیب نفس نرسیم نمیتوانیم کاری برای مردم انجام دهیم. متأسفانه در رویکرد پرورش معمار نقصی جدی دیده میشود. بزرگی گذشته ما به معمار ماست و این نکته باید به مردم یادآوری شود. حس حیات پیدا کردن در بناهای قدیمی به دلیل معماری آن نیست بلکه به خاطر روح بزرگ معماری است که آن را ساخته است. انسان برای رسیدن به حیات طیبه خلق شده و مأموریت معمار رساندن انسان به این نوع زندگی است. اگر معمار از این معنا فاصله داشته باشد، نمیتواند بشر را به سمت حیات طیبه هدایت کند.
محمدخانی در پایان گفت: باید دست معماران بزرگ را بگیریم و منزلت آنها را برگردانیم چون معماری امروز ما به دست افرادی افتاده است که لیاقت معماری گذشته را ندارند. در این کشور این اتفاقها خیانت است و باید روبروی این خیانتها بایستیم و معماری را از دست سودجویان خالی کنیم. مردم باید متوجه شوند که حق ما در این حوزه چیست.
.: Weblog Themes By Pichak :.