پیش بینی حداد عادل از انتخابات مجلس

• شما گفته بودید که ما نشانههایی داریم که دولت آقای روحانی با دولت دوم خرداد تفاوت دارد و نشانههایی هم داریم که شباهتهایی با دولت دوم خرداد وجود دارد. اکنون که به پایان سال 93 نزدیک میشویم، فکر میکنید میتوان قضاوت صحیحتری نسبت به دولت آقای روحانی انجام داد؟
دولت آقای روحانی با شعار اعتدال به پیروزی رسیده است. ایشان اعتدال را بهعنوان شعار خودش انتخاب کرده، ولی حقیقت این است که این شعار هنوز تبیین نشده و به درستی مشخص نیست مقصود از اعتدال چیست؟ آقای روحانی در دیدار با استانداران اوایل ریاستجمهوری شان گفتند: «در نتیجه اعتدال این است که هر کس پاک و لایق است از هر جناحی که باشد بتواند با این دولت همکاری کند. (بنده نقل به مضمون میکنم) این حرف بسیار خوبی است. اگر کشور نیز بخواهد از این تعارضهای جناحی آسوده شود، راهش این است که رئیسجمهوری که میآید، همه آنهایی را که سر کار هستند بیرون نریزد و اصرار بر این نداشته باشد که هر کسی از قبل بود باید اخراج شود. این میتواند حرکت بسیار خوبی برای رفتن به سمت آرامش در فضای سیاسی باشد.
حالا بعد از یک سال و هفت ماه که از شروع کار دولت آقای روحانی گذشته، میتوان به کمک آمار متوجه شد چند درصد از کسانی که موسوم به اصولگرا هستند در دولت مسئولیت گرفتهاند و چند درصد از کسانی که موسوم به اصلاحطلب هستند مسئولیت دارند. یعنی حالا راحتتر میتوان قضاوت کرد که آیا اعتدال همانطور که آقای روحانی در ابتدای دوره گفته بود عملی شده است یا خیر؟ بنده معتقدم این اتفاق نیفتاده و اعتدال برقرار نشده است.
• در مورد دولت آقای روحانی نقدی وجود دارد که ایشان تکیه زیادی بر پروند هستهای و سیاست خارجی دارند و مسائل دیگری که مربوط به جامعه مدنی میشود چندان دغدغه ایشان نیست. شما هم همینطور حس میکنید؟
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، باید قبول کنیم که کار هستهای، سنگین است. به این معنا که بالاخره اگر قرار شود، این موضوع تحریمها حل شود، یک اراده قوی و تیم قوی نیاز است، در این شکی وجود ندارد. ولی از طرف دیگر، این نگرانی وجود دارد که ما همه تخممرغهایمان را در یک دستمال ببندیم و برای بهبود وضع اقتصادی تنها راه را رفع تحریمها بدانیم. این کار غلطی است. اگر ملت چنین باوری پیدا کند، ضرر خواهد داشت. دشمن نیز اگر چنین تصوری را باور کند و خیال کند که مسئولان کشور ما دیگر راهی برای حل مسائل اقتصادی جز توافق ندارند، لابد به طمع میافتد هر چه بخواهد میتواند به ما تحمیل کند.ما فکر میکنیم در عین حال که موضوع تحریمها باید دنبال شود، نباید مردم شرطی شوند که اگر مذاکرات به نتیجه رسید، اقتصاد خوب خواهد شد و اگر نرسید حتما بد خواهد شد. باید هم دولت و هم مجلس از شرطی شدن جامعه نسبت به مذاکرات پرهیز کنند. اینطور نباید باشد که یک عدهای در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی چنان زمینهسازی کنند که همه به جای اینکه چشمشان به داخل کشور و کار و تولید خودشان باشد، به ژنو و وین و مونیخ دوخته شود؛ این خطرناک و غلط است.
• فارغ از مسائل جناحی برای مردم همیشه مهم است که دولتها چه کاری برای آنها انجام میدهند. طبعا مهمترین حوزه هم برای آنها اقتصاد است. شما کابینه را در بخش اقتصاد چطور دیدید؟ آقای روحانی میگویند تورم به صفر رسیده است. ایشان اخیرا خطاب به منتقدان گفتهاند مگر منتقدان این بهبود را نمیبینند. مگر رشد اقتصادی را نمیبینند؟ شما هم از آن دسته منتقدانی هستید که فکر میکنید ما در حوزه اقتصاد وضعمان بهتر شده یا از آن دسته منتقدانی هستید که معتقدید ما اینجا اتفاقا ضعیف بودیم؟
من از خدا میخواهم دولت آقای روحانی بتواند اوضاع اقتصادی را بهبود ببخشد. برای آقای روحانی و همکارانش هم دعا میکنم تا در حل مشکلات اقتصادی کشور موفق باشند. هیچ انگیزهای هم ندارم که یک اقدام مثبتی را نادیده بگیرم و عمدا ذکر نکرده باشم. تضعیف دولت را هم جایز نمیدانم و دلم میخواهد همیشه کارهای خوب انجام شده را بیان کنم.مدعی هم نیستم که دولت آقای روحانی کار نکرده است. ولی برای بنده سوال است که منظور آقای روحانی از اینکه میفرمایند تورم در بهمن ماه به صفر رسیده یعنی چه؟ یعنی ما تورم نداشتیم یا رشد تورم به صفر رسیده است. چون اینها دو حرف جداگانه است. یک وقت هست که دولت موفقیت خودش را در کاهش میزان رشد تورم میداند که یک موفقیت است. یعنی در بهمنماه گذشته تورم دو درصد رشد داشته، امسال دو درصد رشد نداشته و در بهمنماه نیز مانند دیماه بوده است. پس صفر بودن رشد تورم با صفر بودن خود تورم بسیار متفاوت است. بنده فکر نمیکنم تورم الان صفر شده باشد. در کمتر کشوری تورم صفر است. ما میدانیم که در همین ماههای اخیر نان سیدرصد و مرغ نیز در همین حدود گران شده است. چطور ممکن است گران شدن این اقلام روی سایر اجناس سبد خانواده اثر نگذاشته باشد. حالا باید سوال کنیم که آیا در کنار گرانشدن نان و مرغ و چیزهای دیگر، چیزی هست که ارزان شده باشد؟ چون اگر قرار باشد تورم صفر شده باشد، باید در کنار این مواردی که گران شده، اقلامی باشد که ارزان شده باشد. کسی هست که سراغی بدهد از کالایی که مورد احتیاج همه مردم باشد و ارزان شده باشد تا ما هم بگوییم این دو همدیگر را جبران کردهاند. پس یک واقعیاتی هست که دلالت میکند بر اینکه گرانی به وجود آمده و هیچ واقعیتی نیست که بگوید ارزان شده است. خوب است دولت در این موارد توضیح دهد که منظورش از صفر شدن تورم چیست. من تا جایی که در مطبوعات دیدم و صحبت آقای روحانی از تلویزیون پخش شد، منظور صفر بودن خود تورم بود نه رشد تورم. شما غیر از این شنیدید؟ به هرحال مردم باید کاهش تورم را در جیبشان احساس کنند.
• در مقوله فرهنگ میدانید که همیشه حضرت آقا دغدغه داشتند و بارها آن را مطرح کردهاند. حضرتعالی هم صاحبنظر هستید در این مورد. میخواهم بپرسم چه اتفاقی در دولت آقای روحانی در این حوزه در حال وقوع است. ما نقدهای بسیاری شنیدیم؛ هم از سمت اصولگرایان و هم از سمت کسانی که دلسوز انقلاب هستند و گفتمان انقلاب اسلامی را دنبال میکنند. ممکن است ما با یک فضایی مثل دوران آقای مهاجرانی روبه رو شویم. آقای جنتی دقیقا چه چیزی از فرهنگ میخواهند؟
بالاخره ما آقای جنتی را یک برادر مبارز و انقلابی میدانیم که از مبارزان قبل از انقلاب بودهاند اما حرف و حدیث اطراف وزارت ارشاد بسیار زیاد است؛ از تهران و قم و جاهای دیگر. در مجلس نیز اعتراضاتی در بین نمایندگان این روزها شنیده میشود. بنده خودم معتقدم برای اینکه داوری درستی داشته باشیم باید با آقای جنتی بنشینیم و صحبت کنیم. نمایندگان مجلس از جمله خود من نکاتی که دارم مطرح کنیم و آقای جنتی توضیح بدهند. من قدم اول را یک چنین دیدار و گفتوگویی میدانم.
• در حال حاضر شما استنباطی از ایشان ندارید؟
ممکن است بعضی صحبتهایی که شده دقیق نباشد. ممکن است بعضی از توضیحات ایشان مفید بوده باشد و سوءتفاهمهایی است که برطرف میشود. ممکن هم است که غیر از این باشد.
• فضای مجلس روی ایشان چطور است، امکان استیضاح هست؟
قطعا یک عده از نمایندگان به این فکر هستند. به هرحال وزارت ارشاد یکی از گردنههای سخت این دولت است. یعنی ارشاد و موضوع فرهنگ از آن اموری است که میتواند یک چالش جدی برای دولت آقای روحانی باشد.
• آقای دکتر! در دولت دوم آقای احمدینژاد هم میشود گفت که حوزه فرهنگ توسط دستهای پشتپرده و دفتر ایشان اداره میشد. به هرحال خیلی از این جریانات مسالهدار در سینما نفوذ پیدا کرده بودند و کار خودشان را انجام میدادند. ولی آنقدر حساسیت نسبت به آنها از جانب مجلس و نمایندگان اصولگرا وجود نداشت.شما به جشنواره فیلم فجر اشاره کردید. ما دیدیم که آقای جنتی سعی کرده بود فیلمهای حاشیه دار در جشنواره حضور نداشته باشد؛ حالا یا به خاطر اینکه بعدا مورد سوال قرار نگیرد یا به این خاطر که اعتقادش است.
اینکه من هم میگویم باید بنشینیم و صحبتهای آقای جنتی را بشنویم دقیقا با همین احساس است. اینکه ببینیم منتقدان چه میگویند و آقای جنتی و معاونان و همکارانشان چه میگویند. ما در دوره دوم آقای احمدینژاد به بعضی کارهای ارشاد انتقادات جدی داشتیم، منتها حرفمان به جایی نمیرسید. اعتراض،هم در حوزه سینما و هم در سایر حوزهها وجود داشت. احساس ما هم همین بود. این جریان انحرافی را چه کسی در جامعه مطرح کرد؟ خود ما اصولگراها مطرح کردیم. اصلاحطلبها که مدعی این جریان انحرافی نبودند. یعنی نقد این جریان انحرافی توسط خود اصولگرایان مطرح شد. همانطور که گفتید مسائل فرهنگی یکی از مظاهر جریان انحرافی بود.
• یکی از دغدغههای آقای روحانی مساله منتقدانشان است. همیشه آن را مطرح میکنند و دیدیم که در قم هم مطرح کردند. حالا در مقابل، منتقدان هم نظر خودشان را درباره نوع مواجهه آقای روحانی با خودشان دارند. ما شما را به انصاف میشناسیم. حق با کدام طرف است، منتقدان تند هستند یا آقای روحانی تحمل لازم را ندارد؟
حقیقت این است که ما از آقای روحانی انتظار صبر و حوصله بیشتری داشتیم. ایشان در مناظرههای تلویزیونی که ما هم در کنار ایشان بودیم گفت؛ من حقوقدانم. در نتیجه ما انتظارمان این بوده و هست که آقای روحانی هیچوقت نسبت به منتقدان خودشان در مجامع و محافل عمومی عصبانی نشوند و الفاظ و عباراتی که جو تنش و بگومگو را در جامعه افزایش میدهد، از زبان ایشان شنیده نشود. ولی بهطور متوسط هر ماه یک چنین اتفاقی میافتد و این به نظر من برای کشور خوب نیست. آقای روحانی توجه دارند که رئیسجمهور همه ملت ایران هستند؛ هم آنهایی که به ایشان رای دادهاند، هم آنها که رای ندادهاند.
• میتواند این مساله یک استراتژی از جانب ایشان باشد؟
من نمیدانم و از علت آن خبر ندارم. اما میدانم که معلول آن بد است و نتیجه بدی دارد. هرچقدر رئیسجمهور صبورتر باشد ملت هم صبورتر میشوند. هرچه رئیسجمهور عصبانی باشد انعکاسش در وضع عصبی مردم بیشتر خواهد شد. آنچه تا حالا اتفاق افتاده همانطور که گفتم کمتر از انتظار ما بوده است.
• با خودشان در این باره صحبت نکردید؟
تازگیها مجال این دست نداده که بتوانیم گفتوگوی خصوصی، صمیمی و دوستانه داشته باشیم.
• اگر اجازه بدهید وارد محور دیگری از سوالاتمان شویم. شاید بد نباشد از اصولگرایان شروع کنیم.برخی معتقدند باتوجه به تجربهای که اصولگرایان از انتخابات مجلس نهم و اتفاقات ریاستجمهوری یازدهم دارند باید واقعی فکر کرد و زیادروی ایدهآلها سرمایهگذاری نکرد. یعنی از حالا یک فهرست قوی توسط کمیتهای که قبلا هم تجربهاش را داشتند تهیه شود. یک عده میگویند یک نشانههایی از وحدت دیده شده و ایرادی ندارد که هر طرف چه حرفی میزند. با اینها جلو برویم و بهگونهای کار را جمع کنیم. شما طرفدار کدام نظریه هستید؟
من دو تا اصل برای خودم دارم. یکی اینکه ما باید تمام توان خودمان را به کار بگیریم تا اصولگرایان به وحدت برسند. یعنی معتقدم ارائه چند فهرست انتخاباتی به نام اصولگرایان سم مهلکی برای انتخابات آینده است. این را ما باید بفهمیم و باور کنیم. دوم اینکه باید از تجربههای گذشته، بهخصوص نزدیکترین تجربه انتخاباتی درس عبرت بگیریم. یکی از این درسهای عبرت این است که در عین حال که به تکلیف فکرمیکنیم واقعبینی را نیز از دست ندهیم. شاید این حرف را اگر من میزدم، همانها که خیلی تکلیفگرا هستند قبول نمیکردند. ولی چون رهبری گفتند، اصولگراها باید قبول کنند. این سخن رهبری است. کافی است ما در انتخابات آینده مجلس دهم واقعبینی را با تکلیفگرایی همراه کنیم. ما امیدواریم با این دو اصل بتوانیم یک چتر وحدتی بر سر اصولگرایان داشته باشیم و مانع از تفرقه شویم. الان رگههایی در بعضی از رسانهها دیده میشود که مایلند این وحدت بین اصولگرایان پیدا نشود. از نوع خبرهایی که منتشر میشود، احساس میکنیم دوست دارند برخی را به میدان انتخابات بکشانند تا سبد آرای اصولگرایان تقسیم شود. اصولگرایان باید آنقدر بصیرت داشته باشند که بازی نخورند. همه ما باید فکر کنیم که نبودن من در مجلس مهم نیست. بودن فکر من در مجلس مهم است. یعنی اگر دیدیم که نامزد شدن امثال من باعث تفرقه و شکست میشود، ولی انصراف من باعث پیروزی اصولگرایان میشود باید دومی انتخاب را کنیم. ما با چنین اصولی تلاش میکنیم اصولگرایان به وحدت برسند و ناامید هم نیستیم.
• طیف آقای لاریجانی و طیف پایداری فاصله بسیاری با هم دارند. به نظر میرسد که طیف آقای لاریجانی چشم به ائتلاف با بخشی از دولت هم دارد. فکر نمیکنید این مساله کمی کار را سخت میکند؟
بله اینها همه آن نقطههای آسیبپذیر وحدت اصولگرایان است اما تلاش میشود از این آسیبها جلوگیری شود. یعنی سعی بر این است که واقعبینی همه را به یکدیگر نزدیک کند.
• شما در جلسات آقای تقوی حضور داشتید؟
خیر، اما با آن جلسات مخالف نیستم. با آقای تقوی هم در ارتباط هستم.
• یک بحثی مطرح است که موسسه آقایمصباح ضلع سوم اصولگرایی باشد. از این طرف و آن طرف هم در داخل خود اصولگرایان این موضوع مطرح شد. دیگران هم میگویند چرا ما ضلع چهارم و پنجم نباشیم یا اصلا چرا ضلع سوم داشته باشیم؟
چه کسی گفته که اصولگرایی باید سهضلع داشته باشد؟ هر کسی به اندازه قامتش میتواند بیاید و یک ضلع شود. ما قسم نخوردیم که اصولگرایی باید سه ضلع داشته باشد که عبارت باشد از موتلفه، ایثارگران و رهپویان و پایداری. خیر. این شاید الگوی چهارسال پیش باشد، ممکن است امروز مدل این باشد که چهار ضلع داشته باشد و به جای مثلث، مربع باشد.
• این مدل از جلسات آقای تقوی یا جلسات حضرات آیات، موحدیکرمانی، یزدی و مصباحیزدی به دست خواهد آمد؟
بالاخره اصولگرایان همیشه با حمایت روحانیت و در ارتباط با روحانیت عمل میکنند. در این شکی نیست. قطعا اگر بخواهد یک وحدتی حاصل شود، بدون اطلاع و رضایت و حمایت عزیزانی که اسم بردید نخواهد بود.
• یک سوال هم دارم که نمیدانم تمایل دارید جواب بدهید یا چیز؟ در انتخابات قبل دیدیم که در مورد پایداری آن اتفاق افتاد و یک نگرانیهایی هم وجود دارد که ممکن است باز
.: Weblog Themes By Pichak :.