اصلاح طلبان دنبال یک پدرخوانده می گردند - قیدار شهر جد پیامبراسلام
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وب

لینک دوستان
جستجوی وب
برچسب‌ها وب

اگر بنا باشد طیفی از این اصولگرایان با اعتدالیون فهرست انتخاباتی بدهند شما چه کار می‌کنید؟ یکی از طرف‌ها را انتخاب می‌کنید یا کارگردانی می‌کنید که چنین حالتی پیش نیاید؟

موضع ما از بالا به پایین روشن است. از نظر مشی سیاسی طرفدار حمایت و همراهی با جامعتین هستیم. اینجا ممکن است کسی سوال کند وضعیت آیت‌الله مصباح‌یزدی چه می‌شود؟ می‌گوییم برای جامعتین تعیین تکلیف نمی‌کنیم. جامعتین با آقای مصباح‌یزدی هر طور می‌خواهد برخورد کند. می‌خواهد ایشان را به‌عنوان شخصیت سوم بپذیرد یا به‌عنوان عضوی از جامعه مدرسین با او مذاکره کند. طرف ما جامعتین هستند ولا‌غیر. ضمن آنکه نمی‌گوییم اگر جامعتین با آیت‌الله مصباح‌یزدی مذاکره ‌کنند ما نمی‌آییم یا اگر مذاکره نکنند نمی‌آییم، هیچ کدام از این دو شرط را نمی‌گذاریم، در واقع ما برای جامعتین شرط نمی‌گذاریم بلکه می‌گوییم در جهت تحقق راهنمایی‌های جامعتین کار می‌کنیم. حالا اگر جامعتین تکلیف را در مذاکره با آیت‌الله مصباح‌یزدی می‌داند خود این کار را انجام دهد. در کل براساس رهنمودهای جامعتین یک هیأتی باید تشکیل ‌شود که نامش 6+5 یا 7+8 یا هر نام دیگری می‌تواند باشد. آنجا ما کارهای اجرایی انتخابات را دنبال می‌کنیم. بعد از آن شاید یک گروه مثلا جامعه اسلامی مهندسین بگوید در این جریان به شرطی می‌آیم که موتلفه باشد یا نباشد، ما از هیچ کس شرط نمی‌پذیریم، بلکه می‌نشینیم با هم صحبت می‌کنیم، نهایتا چشم‌اندازمان ائتلاف صد درصدی است اما ممکن است 10 یا 20 درصد سلایق اصولگرایی نیایند اما امید ما ائتلاف صد درصدی میان اصولگرایان است. البته همین الان می‌گویم به این هدف نمی‌رسیم. ممکن است به ائتلاف 80 یا 70 درصدی برسیم، همت ما هم این است که همه اصولگرایان بیایند. در تهران هم این اتفاق افتاده. یک طیف کوچکی از اصولگرایان از 30 نفر اسم ائتلاف ما پنج نفر را خط زدند و اسم خود را نوشتند. از این لیست‌های ریز همیشه هست، خیلی مهم نیست اما لیست‌های اساسی که در می‌آید سعی می‌کنیم در تهران یک لیست اصولگرایی در بیاید. ممکن است در نهایت به یک لیست نرسیم، دو لیست در بیاید که با یکدیگر روی 25 یا 24 اسم همپوشانی دارند.

این حالت همان حالت دو‌قطبی است؟


بله، مگر اینکه در تهران سه لیست در بیاید، یک لیست اصلاح‌طلب دو لیست اصولگرایی کاملا از هم متمایز که ما نمی‌گذاریم به آن نقطه برسد.

پس خط قرمزتان چهار‌قطبی است؟


خیر، سه‌قطبی که دو لیست کاملا متمایز اصولگرایی در آن باشد که نمی‌گذاریم این حالت رخ دهد. مثلا شاید یک جریان بزرگی به وجود آید که بگویند اگر اسم باهنر در لیست باشد، ما نیستیم. مشکلی ندارد، اسم باهنر را خط می‌زنیم. در این سیستم همه هستند آقایان لاریجانی، رضایی، قالیباف، ولایتی و جامعتین همه هستند.

با شناختی که از جبهه پایداری دارید آیا به نسبت انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 و انتخابات مجلس نهم آنها آماده‌تر برای ائتلاف هستند؟


بله حتما، یک زمانی بود ما می‌گفتیم پایداری اصولگرا اما تندرو است اما آنها به ما می‌گفتند «اصلا شما اصولگرا نیستید»، الان دیگر آنها این حرف را نمی‌گویند بلکه حسابی از ما تعریف می‌کنند، این خودش تعدیل مواضع است.

یعنی یک دولت را اصولگراها دادند و چنین چیزی را به‌دست آوردند؟


حالا مسائل دیگر هم در آن دخیل بود.

آیا اصولگرایان باید یک دولت می‌دادند تا به این نتیجه برسند؟


تنها دلیلش این نبود.

حالا که به اینجای بحث رسیده‌ایم می‌خواهم بپرسم آیا ممکن است ما در آستانه انتخابات با پدیده‌ای مثل این مواجه شویم که آقای ناطق‌نوری بیاید و یک فهرستی از اعتدالیون با یک یارگیری از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان تشکیل شود؟


من همین الان معتقدم آقای ناطق با هر شرطی که می‌خواهد به میدان بیاید پا به میدان بگذارد، یعنی از او دعوت و خواهش می‌کنیم که این کار را انجام دهد، ما هیچ شرطی برای آقای ناطق نمی‌گذاریم، معتقدم آقای ناطق ظرفیت اصولگرایی است. هر کس هرچه می‌خواهد درباره او بگوید. برخی می‌گویند آقای ناطق به چه شرطی بیاید، من هیچ شرطی ندارم فقط ما مشکلمان با آقای ناطق این است که هر چقدر با او صحبت می‌کنیم و می‌گوییم این کار را انجام دهد می‌گوید: «من احساس تکلیف نمی‌کنم»، ما فقط می‌خواهیم این احساس تکلیف را در او به‌وجود بیاوریم، هیچ شریطی هم با او نداریم. چون معتقدیم آقای ناطق در هر صورت یک ظرفیت بزرگ اصولگرایی است. آقای ناطق ظرفیت اصلاح‌طلبی نمی‌تواند باشد. آقای ناطق ظرفیت اعتدالی که برخی تعریف می‌کنند نیز نمی‌تواند باشد. شاید از برخی ما گلایه جدی داشته باشد و این گلایه‌ها بحق هم باشد. همه گلایه‌ها روی چشم. امیدواریم آقای ناطق تشریف بیاورد چون اگر بیاید ظرفیت اصولگرایی حتما تقویت می‌شود. امیدواریم آقای ناطق به این احساس تکلیف برسند. ایشان بارها گفتند که اگر قرار بود بیایم در ریاست‌جمهوری می‌آمدم. ما کاری به این نداریم که خودشان می‌خواهند کاندیدا شوند یا خیر. ما می‌گوییم به میدان بیایند. بالاخره شخصیت بزرگی هستند و می‌توانند مایه انسجام اصولگرایی شوند.

آقای مهندس! مشکل اصلاح‌طلبان با آقای عارف چیست؟ چرا این‌قدر او را کنار می‌زنند؟ در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری که آن گونه شد و چندی پیش نشریه آقای کرباسچی نوشته بود مجلس پنجم تشکیل دهیم و اسمی ‌از آقای عارف نبرده بود؟


اصلاح‌طلبان مشکلی با شخص عارف ندارند. برعکس آنچه دیگران را متهم می‌کنند خودشان پدرخوانده دارند. دنبال یک پدرخوانده می‌گردند. در این موضوع هم با یکدیگر دعوا دارند. برخی می‌گویند آقای هاشمی باید پدرخوانده باشد و برخی دیگر از آقای خاتمی نام می‌برند. هر‌کدام که باشد عارف در این موضوع جا ندارد. مشکل آنها این است.

چرا؟

چون نمی‌خواهند عارف را در جایگاه پدرخوانده بگذارند. هر کسی هم بخواهد به‌اندازه عارف قدش را بلند کند آنها قبولش ندارند و او را می‌زنند.

شما فکر می‌کنید اصلاح‌طلبان و اعتدالیون به یک فهرست برسند؟


نمی‌دانم، هنوز تحلیل روشنی ندارم. حداقل 16 سال با آقای دکتر روحانی در مجلس همکار بودم. ایشان ظرفیت بزرگی برای نظام هستند. ان‌شاءالله دولت یازدهم بتواند توفیقات خوبی داشته باشد و بر اثر این توفیقات بتواند در دولت دوازدهم هم رئیس‌جمهور باشد و بتواند کار را دنبال کند اما دکتر روحانی آدم تشکیلاتی نیست، یعنی عقبه تشکیلاتی در کشور ندارد که به آن صورت کار کرده باشد. البته یک عده در ستاد آقای روحانی بودند الان هم شاید در استان‌ها مدعی باشند یا تشکیلاتی که می‌تواند مدعی باشد که به آقای روحانی خیلی نزدیک بوده حزب اعتدال و توسعه است. حالا اگر حزب اعتدال و توسعه تصورش این باشد که آرای آقای روحانی را در انتخابات ریاست‌جمهوری جمع کرده این خیلی توهم بالایی است. بنابراین آقای روحانی این مساله را دارد که بدنه تشکیلاتی که یک پایگاه قوی اجتماعی داشته باشد را ندارد، بنابراین هر کسی ممکن است تحت عنوان حامی‌ رئیس‌جمهور، عضو ستاد انتخابات او، حزب اعتدال و توسعه و غیره بخواهد از ظرفیت نام آقای روحانی در انتخابات مجلس استفاده کند، البته آقای روحانی بعضی جاها گفته که من اصلا ستادی ندارم. درباره اینکه اصلاح‌طلبان با اعتدالیون یکی شوند، باز نماد اعتدال در جریانات سیاسی آقای روحانی نیست، آقای روحانی از اعضای موثر جریان اعتدالی می‌تواند باشد اما اینکه بگوییم سر سلسله جریان اعتدال است، خیر، این طور نیست چون از آقایان هاشمی و ناطق در این موضوع اسم می‌برند. بنابراین اینکه بگوییم اصلاح‌طلبان با دولت شوند اصلا دولت به ما هو دولت من فکر نمی‌کنم به مصلحتش باشد ورودی به انتخابات مجلس کند و از نظر قانونی هم درست نیست که بگویند آقای رئیس‌جمهور در انتخابات مجلس لیست دارد. اینکه اصلا معنای سیاسی درستی ندارد اما گرایش‌ها می‌توانند با هم ائتلاف کنند مثلا یک گرایش اعتدالی و یک گرایش اصلاح‌طلبی با هم در انتخابات به ائتلاف برسند.

معمولا 60 تا 70 درصد مجلس هر دوره عوض می‌شود، فکر می‌کنید این دوره چقدر به نفع اصولگراها باشد؟


هنوز زود است. ما را با همکارانمان در نیندازید.

موسسه آمریکایی آی پوز یک نظرسنجی منتشر کرده که حکایت از کاهش 10 درصدی محبوبیت آقای روحانی در جامعه دارد، نظر شما چیست؟


قبلا میزان محبوبیت چند درصد بوده و حالا درصد محبوبیت آقای روحانی را چقدر اعلام کرده است؟

60 بوده و حالا نزدیک 50 درصد میزان محبوبیت او را اعلام کرده است.

براساس چه معیاری به این نتیجه رسیدند؟


بیشتر درباره دولت بوده اما در قیاس با رقیب اصلی 25 درصد آقای روحانی بوده، 15 درصد آقای احمدی‌نژاد ولی میزان محبوبیت خود آقای روحانی در جامعه 50 درصد اعلام شده است، شما به‌عنوان نماینده مردم این را حس کردید؟

بالاخره امیدهایی که مردم اول به دولت دارند خیلی بالاست، دولت‌ها خودشان هم امیدشان بالاست. البته این را ویژه دولت آقای روحانی نمی‌گویم، مربوط به همه دولت‌هاست. مجالس هم همین طورند. اول می‌آیند احساس شادابی و پر امیدی دارند اما وقتی وارد میدان می‌شوند، سختی‌ها رو می‌شود و می‌بینند که کندن و شخم کردن زمین اجرایی به این سادگی نیست. به همین نسبت مردم ممکن است امیدشان کم شود؛ این ناامیدی زمانی افزایش پیدا می‌کند که دولت همه تخم‌مرغ‌هایش را در یک سبد بچیند. یکی از نقد‌هایی که به دولت آقای روحانی وارد می‌دانم البته خیلی تلاش می‌کند و زحمت می‌کشد اما خیلی مسائل را به مذاکرات با 1+5 گره زده است و مذاکرات تاثیرات روانی بر جامعه می‌گذارد. اینکه امیدواری مردم به موفقیت دولت در حال کاهش باشد، امری طبیعی است فقط باید سرعت این کاهش کم باشد. دولت باید تلاش کند که سرعت این تنزل و تنازل را کم کند تا طبیعی باشد و در وسط کار برنامه‌هایی داشته باشد که میزان محبوبیت خود را جهشی ارتقا دهد. یعنی یک منحنی پلکانی درست کنند. باز تکرار می‌کنم مخاطبم دولت آقای روحانی نیست.

ممکن است برای اولین‌بار به این پدیده برخورد کنیم که دولت آقای روحانی یک دوره‌ای شود؟


در عالم سیاست هیچ‌چیز غیر‌ممکن نیست، همه اتفاقات ممکن است رخ دهد اما اینکه احتمال این اتفاق خیلی بالا باشد، خیر، این طور نیست. احتمالش خیلی کم است، بالاخره در 10 دوره ریاست‌جمهوری گذشته تا به حال عرف این بوده که روسای جمهور دو دوره‌ای هستند و معمولا ساختارها همین نتیجه را در می‌آورد، مگر اینکه یک اتفاق غیر‌مترقبه بیفتد. انتخابات ریاست‌جمهوری نهم دو مرحله‌ای شد. ما اصلا بعد از پیروزی انقلاب انتخابات ریاست‌جمهوری دو مرحله‌ای نداشتیم اما اتفاق افتاد و کسی هم این حدس را نمی‌زد. این هم غیر‌ممکن نیست اما هنوز احتمالش خیلی کم است.

شما توصیه‌تان به اصولگرایان چیست؟ آیا برای انتخابات ریاست‌جمهوری 96 باید تلاش کنند یا خیر، آن دوره را نباید ببینند؟


من هنوز هم بسیار امیدوارم که دولت یازدهم در برنامه‌های اصلاحی در کشور موفق و محبوبیتش حفظ شود و بتواند دوره بعد هم آقای روحانی رئیس‌جمهور شود، اگرچه او عضو حزب ما نیست. شاید هم خیلی گلایه و نقد به دولت یازدهم داشته باشیم اما گرفتاری‌های مملکت در حدی است که این یک ظلم است که جریانات سیاسی الان به امید شکست دولت یازدهم بنشینند تا در دولت دوازدهم یک فرد دیگری رئیس‌جمهور شود چون هر کسی هم بیاید معجزه‌ای نمی‌تواند بکند. امیدوارم همین دولت در برنامه‌های اصلاحی خود موفق شود و دولت دوازدهم را در اختیار داشته باشد. من الان که خدمت شما هستم ترجیح می‌دهم همین اتفاق بیفتد. همه‌اش نباید مشکلات مملکت را بازیچه بازی‌های خودمان کنیم. این خیانت است. در ایران حداقل ادعای احزاب برای به قدرت رسیدن این است که می‌خواهند یک کاری برای مردم و آبادانی، عمران و ارتقای کشور انجام دهند.

احمدی‌نژاد یک‌سری تحرکاتی اخیرا داشته که کم‌کم این احساس دارد به وجود می‌آید که او دوست دارد به قدرت برگردد، آیا شما هم چنین حسی دارید؟


در عالم قدرت آیا می‌شود کسی را پیدا کرد که علاقه‌مند به برگشت به قدرت نباشد؟ اگر دارید معرفی کنید. احمدی‌نژاد هم طبیعی است که دوست دارد به قدرت برگردد.

با شناختی که نسبت به آقای احمدی‌نژاد دارید آیا او بیشتر درباره انتخابات مجلس فکر می‌کند یا ریاست‌جمهوری؟

من درباره آقای احمدی‌نژاد برای هیچ کدام از این دو فکر نمی‌کنم. به نظرم آقای احمدی‌نژاد نه به انتخابات مجلس می‌آید و نه به انتخابات ریاست‌جمهوری.

یک بحثی مطرح می‌شود که اگر احمدی‌نژاد بیاید یک لطمه بزرگی به اصولگرایان وارد می‌شود و اتحادشان را به هم می‌ریزد، آیا تحلیل درستی است؟

الان فکر می‌کنم یک تعریف واحد و منسجم از آقای احمدی‌نژاد بین فعالان و بازیگران سیاسی وجود ندارد. در دولت نهم و دهم خیلی از شخصیت‌های سیاسی با آقای احمدی‌نژاد همکاری می‌کردند که معاون، وزیر، استاندار یا مدیرکل بودند الان همه آنها آیا با احمدی‌نژاد هستند؟ برخی اختلاف‌شان رو شد و میان‌شان به هم خورد و جدا شدند، بعضی‌ها تا آخر دولت دهم آقای احمدی‌نژاد را تحمل کردند، بعد یک نفس راحتی کشیدند. الان کسانی که منسوب به آقای احمدی‌نژاد در افکار عمومی هستند، 5-4 گروهند؛ یک گروه کسانی هستند که در زمان قدرت آقای احمدی‌نژاد از او فاصله گرفتند، یک گروه دیگر کسانی هستند که زمانی که آقای احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور بود با او بودند. یک عده سومی ‌هم الان آقای احمدی‌نژاد را منهای فرد کذا و جریان انحراف قبول دارند. بعضی‌ها هم هستند احمدی‌نژاد را با آن فرد کذا هم قبول دارند. بعضی‌های دیگر اصلا آقای احمدی‌نژاد را به خاطر آن فرد کذا قبول دارند. بنابراین وقتی صحبت از احمدی‌نژاد می‌شود من متوجه نمی‌شوم منظور کدام احمدی‌نژاد است. اگر منظور شخص آقای احمدی‌نژاد است که تا آنجاکه من اطلاع دارم او هنوز از آن فرد کذا فاصله نگرفته است. بنابراین اصلا قابل قبول نیست و در سیستم خط قرمز ما جا می‌گیرد، اگر هم بخواهد بیاید باید اول خود را بازتعریف کند. بگوید کدام احمدی‌نژاد است؟ احمدی‌نژاد 84، 86، 88، 90 یا 92؟ اینها حسابی با هم فرق می‌کنند. گروه عظیمی‌ از بچه‌های سال 84 هستند که مدعی اصلی احمدی‌نژاد، آنها هستند؛ روز اول از او حمایت می‌کردند بعد مدعی انحراف او شدند.

شما از تهران نامزد می‌شوید یا کرمان؟


هنوز تصمیم نگرفتم، شاید یک شهر سوم باشد.

نکند می‌خواهید مثل آقای لاریجانی از قم بیایید؟


حالا...




تاریخ : جمعه 94/1/21 | 9:6 عصر | نویسنده : یدالله نجفی | نظر


  • paper | قالب وبلاگ | فال حافظ
  • خرید لینک دائمی | ایران موزه