برادر پاسدارجناب آقای مجید لطیفی
انتصاب شایسته شما را به عنوان فرمانده سپاه ناحیه ایجرود که ملهم و منبعث از حسن تعهد، تقوی و تجربه شما بوده است، تبریک می گوئیم و از درگاه پروردگار متعال برای شما که این مسئولیت را پذیرفته اید آرزوی سلامتی، موفقیت و بهروزی داریم.
مهندس یدالله نجفی
آرامگاه حضرت دانیال نبی
حضرت دانیال نبی(ع)، از جمله پیامبران بنی اسراییل در قرن هفتم قبل از میلاد است که نسل ایشان به داوود پیامبر(ع) می رسد. ایشان که دارای کتاب آسمانی است، در کودکی، پدر و مادر خود را از دست داد و زنی عابده پرورش و تربیت او را به عهده گرفت. دانیال نبی(ع) در زمان خود به خاطر داشتن هوش و استعداد فراوان توجه بزرگان و پادشاهان بسیاری را به خود جلب کرد.
حضرت دانیال(ع) در سال 655 قبل از میلاد همراه با اصحاب اش توسط «نبوکد نصر» پادشاه بابل که محل حکومت اش در شوش بود، به اسارت گرفته شد. آن حضرت بعد از مدتی اقامت در شوش وفات یافت و در همان شهر دفن شد. آرامگاه دانیال نبی(ع)، در ساحل شرقی رودخانه شاوور و روبروی تپه ارگ قرار دارد . این زیارت گاه دارای دوحیاط است و بر روی گنبد مخروطی قرار دارد که از نوع رایج گنبدهای منطقه است . دانیال به زبان عبری معنی «خدا حاکم من است» رادارد.
آرامگاه بابا حزقیل ( حزقیل نبی)
حزقیل فرزند بوزی کاهن بود که در یهودیه متولد گردید، در سال 598 قبل از میلاد، بخت النصر او را به اسیری گرفت و در زمین های کلدانیان ساکن کرد، او به مدت 22 سال یعنی از سال 595 تا 573 قبل از میلاد، پیغمبری کرد. ایشان در میان یهود، ساحب مقامی رفیع بود و تمام مشایخ بزرگ از او فرمانبرداری می کردند، ایشان سوای مقام و مرتبت علمی و پیامبری ، در کار بنایی مهارت تام داشت.
طبق نوشته متنو الاخبار، حزقیل پدر دانیال پیغمبر است، منتهی نه آن دانیال پیغمبر که معروف به دانیال اکبر است. مرقد حزقیل نبی در مرکز شهر دزفول و در پارکینگ خیابان شریعتی است.
در تذکره الاخیار آمده است :
دیگر از بقاع الخیری که در محوطه ولایت واقع شده بقعه شریفه متبرکه حزقیل پدر دانیال پیغمبر است. که در محله مسجد من(از) محلات نعمتی خانه دزفول واقع شده . الحال در میان خانه ای از خانه های محله مزبور مدفن او اتفاق شده . صندوقی که بر سر مرقد بوده باقی مانده ، الحال او را ابو دانیال گویند که اکثر و اغلب به زیارت او قیام می نمایند.
لازم به توضیح است به دلیل توسعه آستانه متبرکه بنا وجهه تاریخی و اصیل خود را از دست داده است. بقعه بنایی ساده و آجری شامل حیاطی کوچک و ایوانی با طاق ساده نو ساز تیر آهنی میباشد. بر فراز بنا گنبدی رک از نوع شش ترک مشاهده میشود که کاملا نوساز و بتونی می باشد.
در قسمت غربی باغ چهلستون بقعه ای وجود دارد که آنجا را آرامگاه چهار تن از پیامبران بنی اسرائیل به نام های "سلام"، "سلوم"، "سهولی" و "القیا" می دانند و در میان مردم یه چهار انبیا و چهار پیغمبر شهرت دارد. گفته می شود آنان پیامبرانی هستند که مژده میلاد مسیح را از اورشلیم به سوی شرق می آورده اند.
از اسناد موقوفات صفویه بر می آید که این مکان در پایان قرن یازدهیم هجری قمری زیارتگاهی مورد احترام بوده است. بنای فعلی پیغمبریه از آثار "میرزا مسعود شیخ السلام" است. علاوه بر چهار پیامبر نامبرده شده، مقبره امام زاده صالح بن حسن مجتبی (ع) را نیز در همین مکان می دانند.
موقعیت جغرافیائی روستای ایوب: ایران- استان خراسان شمالی- شهرستان بجنورد- بخش گرمخان- دهستان گیفان- روستای ایوب
ورودی جاده دهستان گیفان: ورودی جاده گیفانکه در 17 کیلومتری شهر بجنوردازجادهبینالملیمسیربجنورد- شیروان سمت غربی مجتمع پتروشیمی خراسان از جاده بینالملیمنتزع شده است.
محور جاده بجنورد ـ گیفان: ورودی جاده گیفانازجادهبینالملیمسیربجنورد- شیروان به مسافت 24 کیلومتر تا زوقزلقانآسفالت و قسمت زو به مسافت 3 کیلومتر جاده شوسه و بعد از زویقزلقان به مسافت 33 کیلومتر تا ابتدای روستای قاضی جاده آسفالت می باشد وادامه جاده تا زیارتگاهایوبپیغمبربه مسافت 15 کیلومتر جاده شوسه است.طی آخرین سفری که در هفته گذشته داشتم جاده از قاضی تا روستای بعدی یعنی امیر آباد آسفالت و مابقی شن ریزی و آماده آسفالت شدن می باشد.
آبگرم ایوب در دهستان گیفان در 86 کیلومتری شمال بجنورد و در روستای ایوب واقع شده است . ویژگی منحصر بفرد چشمه آبگرم و خواص درمانی آن سبب شده که به منظور رفع بیماریهای پوستی مورد استفاده قرار بگیرد . این چشمه در روزهای تعطیل پذیرای گردشگران است که جهت استفاده از آب گوگردی و بهره وری از خواص طبی آن به روستای ایوب سفر میکنند . این چشمه بعنوان منطقه نمونه استانی انتخاب گردیده است
آب گرم ایوب که در فاصله 7 کیلومتری مرکز دهستان واقع شده است تنها آب گرم طبیعی موجود دراستان خراسان شمالی است که از دیر باز زائران و مسافرانی را از دور و نزدیک به سمت خود میکشانده است ، این آب گرم روی تپهای به ارتفاع 300 متر از سطح دره گیفان واقع شده است ، اکثرا معتقدند که حضرت ایوب(ع) برای علاج بیماری برص خود در این مکان عصایش را بر زمین کوبیده و آبی گرم از زمین بیرون زده تا آن حضرت خود را از لوث کرمهای موجود در بدنش پاک کند .از آب گرم ایوب برای ترموتراپی(گرما درمانی) و معالجه بیماریهای پوستی استفاده می شود.
چشمه آب گرم
چشمه آب گرم ایوب، تشکیل شده است از مجموعه ای از چشمه ها که از دل زمین جوشیده و به سطح می آید.
دمای آب در حدود 36 درجه سانتیگراد می باشد.
این چشمه شکل یک استخر(حوض) با مساحت 459 متر مربع می باشد و عمق متوسط آن در حدود 5/1 متراست.
دبی طبیعی این چشمه 5/9 لیتر بر ثانیه بوده و در حال حاضر اهالی منطقه و مردمی که از خواص معدنی آن مطلع هستند جهت شنا و تفریح از آن استفاده می کنند.
در گوشه ضلع شمالی استخر نیز، چشمه آب سرد وجود دارد که بخوبی سردی آب در این قسمت احساس می شود.
وجود چشمه آب سرد و گرم در درون استخر دمای آب را متعادل و برای شنا دلچسب ساخته است.
همچنین مردم معتقدند که این چشمه نیز از معجزات این پیامبر بوده است و توجیه آنها نسبت به این موضوع نیز بدین ترتیب است، حضرت ایوب که با یک بیماری شدید پوستی مواجه بوده و مدت طولانی از این بیماری رنج می برده است، از سوی خداوند این چشمه آب گرم بوجود آمده و حضرت ایوب با شستشو دادن بدن خویش در این آب شفا پیدا می کنند، که اعتقاد به شفا بخشی این آب همچنان در بین مردم وجود دارد.
آب این چشمه به لحاظ معدنی طبق نظر کارشناسان جزء چشمه های دارای مواد معدنی و گوگرددار محسوب می شود و میزان تخلیه سالیانه آب آن 299592 متر مکعب برآورد می گردد.
مسافران و زائران برای اقوام و فرزندان خویش که موفق به حضور در این مکان نشده اند مقداری از این آب مقدس می برند تا با این آب استحمام نمایند واز خصوصیات درمانی آن بدین ترتیب استفاده نمایند.
اما آنچه موجب شگفتی هرچه بیشتر این مکان شده ، این است که در داخل استخر اصلی که چشمههای آب گرم با درجه بسیار بالا وجود دارد چشمه های آب سردی نیز وجود دارد که موجب معتدل نگهداشتن آب استخر میشود
گروه زیادی براین عقیدهاند که حضرت ایوب پیغمبر برای علاج بیماری خود عصایش را بر این مکان کوبید که به واسطه آن آب گرمی از زمین بیرون آمده و آن حضرت برای از بین بردن آلودگی و از بین بردن کرمهای بدنش در آن استحمام کرده است.
مقبره حضرت ایوب(ع)
نابر اعتقادات عموم مردم زیارتگاه موجود در این مکان در واقع مقبره حضرت ایوب می باشد، و عده ای نیز معتقدند که این زیارتگاه، قدمگاه آن حضرت بوده است که این عقیده به واقعیت نزدیک تر می نماید.
مقبره ای که درکناراستخرآب گرم قراردارد نشانی از قدمت منطقه دارد وانتسابش به حضرت ایوب تاچه حد می تواند صحیح باشد بحثی است که باید کارشناسان فن نظر بدهند ولی گویا در سال 1334(57 سال پیش) جهت قبر درون آن به جانب قبله مسلمین تغییر داده می شود که این خود دلالت براین دارد که مقبره موجود به دوران ماقبل اسلام باز میگردد.
بعد از رحلت حضرت موسی یوشع بنون که از بزرگان قوم بنی اسرائیل بود جانشین وی گردید خداوند او را به پیامبری برگزید و به او فرمان داد تا بنی اسرائیل را فرمانروایی کند و آنها را از رود اردن عبور دهد و به ارض موعود برساند و از راه و روش موسی پیروی نماید
یوشع قبایل مختلف بنی اسرائیل را جمع کرد و از رود اردن عبود نمودو به اولین شهری که سر راهشان بود وارد شد و دستور داد تا ساکنان آن را کشتند و اموال آنها را غارت نمودند و خانه هایشان راآتش زدند
هنگامی که بنی اسرائیل از روداردن گذشتند دشمنان آنها با هم متحد شدند و لشکریان فراوانی جمع اوری کردند و به مقابله با آنها برخواستند
اما در این نبرد بنی اسرائیل به فرماندهی یوشع آنها را شکست سختی دادند و شهرهای ایشان را متصرف شدند و اراضی آنها را بین خود تقسیم نمودند و در آن سرزمین رحل اقامت افکندند
عاقبت بنی اسرائیل بعد از سالها آوارگی توانستند به ارض موعود دست یابند و در آن سرزمین ساکن شوند
یوشع اگر چه در سنین پایانی عمر وصی و جانشین موسی شد ولی توانست با موفقیت بنی اسرائیل را پس از سالها سرگردانی به سرزمین موعود برساند و در آنجا ایشان را سکنی دهد
گرچه در آغاز باز هم قوم لجوج و ستیزه جوی بنی اسرائیل او را استهزا نمودند و دستوراتش را نپذیرفتند
عاقبت یوشع پیامبر در بستر بیماری افتاد و قبل از اینکه ملک الموت به سراغش بیاید بزرگان بنی اسرائیل را حضور پذیرفت
سپس ضمن شمارش مصائب و سختی های که آنها در طول تاریخ به آن مواجه شدند به ایشان فرمود ای قوم بنی اسرائیل آنچه را که سالها بلکه قرنها در آرزویش بودند امروز بدست آوردند و سرزمین موعود و ارض مقدس را فتح کردند و اینها همه در سایه توحید و خداپرستی به دست شما افتاد مبادا زحمات من و پیامبران گذشته را نابود کنید و دوباره به بت پرستی روی بیاورید
بدانید و آگاه باشید که خداوند همانطوری که شمار ا از نعمت های خویش بهره مند ساخت می تواند به راحتی آنها را از شما بگیرد .
بزرگان قوم بنی اسرائیل در براب یوشع قسم یاد کردند که از توحید دست بر ندارند و خداپرسی را پیشه خود سازند و هیچگاه فریب انسانها ی چون قارون وسامری را نخوردند و ایمانشان را به بادندهند . بعد از انکه یوشع وصیت نامه خود را به ایشان داد و چندی بعد از دنیا رفت عمر او را یکصد و بیست سال نوشته اند و برخی عقیده دارند مدفن او در شهر اصفهان می باشد شاید در تاریخ دو یوشع باشند که یکی همان جانشین و وصی موسی است و دیگری پیامبری از بنی اسرائیل ولی قدر مسلم هردو از همین قوم و قبیله بوده اند .
بعد از فوت یوشع بن نون فرزندش به ریاست روحانی و پادشاهی قوم بنی اسرائیل رسید و نخستین گامی که برداشت متحد کردن قبیله اش بود ، سپس بنیان آنها را در سرزمین موعود و ارض مقدس استحکام بخشید به تقویت نیروی نظامی و دفاعی آنجا همت گمارد
مدفن حضرت یوشع نبی در مجموعه تاریخی و فرهنگی تخت فولاد اصفهان و در ضلع شمالی گلستان شهدا این شهر واقع شده است.
به گزارش رجانیوز، محوطه اى که یوشع نبی در آن دفن است به لسان الأرض معروف است. لسان الأرض مکانى است که مى گویند هنگام عبور امام حسن مجتبى (ع) زمین با امام سخن گفت وآمدن دشمن را به حضرت اطلاع داد. مستند این واقعه در روایتی به نقل از شیخ صدوق بر مزار یوشع نبی نقش بسته است.
قبر آن حضرت کمی بالاتر از سطح زمین قرار گرفته و با پارچه سبز رنگی آن را پوشاندهاند که زیارتگاه دوستداران و زائرین آن حضرت میباشد. یوشع نبی مدتی در اسارت بابلیان بوده و پس از رهایی به این منطقه کوچ کرده است.
شعیا بر مردمی مبعوث شد که پادشاهی بنام (صدقیا) داشتند. ابتدا آنان بر آئین وحدانیت خدا ایمان داشتند و مردمی درستکار بودند، تا اینکه در دین خود بدعت تازه ای نهادند.
خداوند در پاسخ سرکشی آنها پادشاه بابل را مأمور حکومت آنان گردانید. اما آن قوم دست به دعا برداشتند و توبه کردند. خداوند نیز توبه آنان را بخاطر پدران صالحشان پذیرفت. صبح گاهان مردم مشاهده کردند که تمامی سپاه بابل در اردوگاه خود به هلاکت رسیدند و فقط پانزده نفر از آنها از جمله بخت نصر از خشم الهی جان سالم به در بردند. و بار دیگر صدقیا را بر آنان حاکم کرد. صدقیا مردی صالح و متدین بود تا زمانی که صدقیا بر مردم حکومت می کرد، مردم به آئین یکتاپرستی و اطاعت پیامبر خود باقی ماندند.
او به فرمان خدا مأمور شد تا قوم خود را از گنهکاری و بزهکاری باز دارد و آنها را بار دیگر به ایمان و خداپرستی فرا خواند. پروردگار به شعیا وحی فرستاد که به زودی جان صدقیا را خواهم ستاند.
بهتر است از او بخواهی برای خود جانشینی انتخاب کند. شعیا وحی خداوند را به صدقیا رساند. صدقیا به تضرع و زاری پرداخت و از آنکه نتوانست توشه ای برای خود فراهم کند، ابراز پشیمانی کرد و از خداوند خواست تا اجلش را به تأخیر اندازد. خداوند نیز دعای او را مستجاب کرد و پانزده سال دیگر بر عمر او افزود. بعد از مرگ صدقیا مردم بار دیگر به سرکشی و گناه روی آوردند.
خداوند به شعیا وحی فرستاد که به زودی یکصد و چهل هزار نفر از افراد شرور و گنهکار و شصت هزار از خوبان امت تو نابود می شوند. شعیا پرسید؛ گناه خوبان در این میان چیست؟ پروردگار فرمود؛ آنها با گنهکاران همنشینی داشتند و هیچ گاه بر آنان به خشم نگاه نکردند و از معاشرت با آنان ناراحت نبودند.
شعیا به سوی قومش رفت تا آنان را ارشاد کند. اما آنها نه تنها دعوتش را و ارشادهایش را گوش ندادند بلکه تصمیم به قتلش گرفتند. شعیا از میان ان قوم سرکش گریخت و خود را در داخل تنه درختی پنهان کرد. اما شیطان گوشه لباسش را به مردم نشان داد و آنان با اره ای بزرگ درخت را به همراه شعیا از وسط جدا کردند.
بعد از شعیا پیامبری بنام حبقوق بر آن قوم مبعوث گشت. او خطاب به قومش گفت؛ تورات خبر از ظهور کتابی روشن می دهد که از کوه فاران بر سراسر گیتی پرتو می افکند و آسمان از ستایش محمّد و امت او لبریز است.
مردی سوار بر شترش خشکی را در نوردیده و کتابی تازه برای ما به ارمغان می آورد. ظهور او بعد از ویرانی بیت المقدس خواهد بود.
اما آن قوم گفته های حبقوق را نیز نپذیرفتند و تصمیم به قتل او گرفتند. تا اینکه پروردگار آن قوم سرکش و نافرمان را به هلاکت و جزای اعمالشان رساند.
.: Weblog Themes By Pichak :.